تو را چه به فرهاد؟
یک فرهاد است و یک بیستون عاشقی.
تو همین یک وجب دیوار فاصله را بردار…من باورت می کنم ...
به بهانه ی آنکه چشم هایم درد میکند میگریم اما هیچکسی نمیداند تمام اشک هایم از نبودنت است ....
کسی نمیداند آن گم شده ای که ازش دم میزنم تو فرشته ی سنگی هستی .
دلم به اندازه تمام آسمان های پاییزی که در تمام عمرم دیده ام گرفته است
آسمان چشمانم ابری است و سرمای نبودنت وجودم رو به لرزه در آورده ...